عشق من
یادم هست که همه چیز از کجا شروع شد و درک کردم دیگه خودم تنها نیستم ، یه اتفاقی افتاد یه حس ناب که با تمام وجود لمسش کردم... آنجا نقطه شروع من بود ، لحظه آغازم ، اون لحظه بود که وجودم پر شد از شور عشق و حس کردم که میتونم خیلی زیاد کسی رو دوست داشته باشم و حس کردم که خودم هم چقدر زیبا شدم..... حس شیرینی که دلم طعمش رو چشید و بعد از اون تمام سلولهای بدنم شیرین شدند ، حتی عقلم با همه داناییش از این طعم شیرین لذت برد.... شاید قشنگترین و بهترین لحظه ای که هر آدمی بهش میرسه همین باشه... حالا تو ، تو خاک وجودم ریشه کردی و نمیخوام که از وجودم خارج بشی ، ...
نویسنده :
مامان رزیتا
12:58